3 کارای جدید و شیرین آدرینا
آدرینای ناز من بزرگ شده حالا دیگه 15 ماهه شده با کلی کاری جدید و خطرناک.
روزی نیست که حداقل 20 بار دور تا دور خونه نچرخه و از روی همه مبل ها بالا نره.
تازه از روی پشتی مبل ها بالا میره و چراغارو خاموش روشن میکنه، دست به تابلوها میزنه و هراز گاهی میندازتشون.
از کارای دیگه خانومم اینه که مدام توی آشپزخونه با من راه میره و از توی کابینت ها وسایل و در میاره و ریخت و پاش میکنه. بعد باید بگردم دنبال هر چیزی و زیر کابینت پیداشون کنم.
روشن و خاموش کردن تلوزیون هم که سرگرمی اصلی شیطون منه.
خلاصه اینکه از وقتی راه افتاده دیگه 5 دقیقه یه جا نمیشینه. حتی وقتی روی صندلی غذاش نشسته خسته میشه و بلند میشه می ایسته.
از حرف زدنش بگم که خیلی بامزه است و حرفایی میزنه که به زبون ما نیست حالا کجایی نمیدونم ولی چیزایی که ما میفهمیم و جدیدن اینه:
دا دا عبا = تاب تاب عباسی
عععععلی = بابا و الو
عمه
همین که میخوام بهش لباس بپوشونم میگه دَدَ
خیلی از کلمات و متوجه میشه و وقتی میگیم بیارشون میره میاره، مثل کنترل تلوزیون ، تلفن ، باب اسفنجی ، گل سرش، لیوان آب و....
تلفن و میگیره پشت گوشش و میگه علی، جوراب و کلاهشو خودش در میاره و میدونه کلاه برای روی سر و شونه برای شونه کردن موهاشه.
عاشق همه این تازگی و شیطنت های شیرینشم چون همه زندگیم با این کاراش معنی پیدا میکنه.